کد مطلب:277011 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:139

سخنان امیرمؤمنان با عمرو بن سعد أشهلی
امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود: قائم آل محمد صلی الله علیه و آله قیام نمی كند تا اینكه چشم دنیا از حدقه بیرون آید (یعنی اوضاعش پریشان گشته و آشوب و فتنه همه جا را فرا گیرد) و سرخی مخصوصی در آسمان پدیدار گردد، و آن اشكهای حاملان عرش است كه بر مردم روی زمین می گریند.

و قائم علیه السلام قیام نمی كند تا اینكه در بین مردم جمعیتی پیدا شوند كه از دین بهره ای ندارند، آنها كسانی هستند كه مردم را به جنگ با فرزندم دعوت می كنند و گروهی هستند پست فطرت كه از دین و مواهب الهی بی نصیبند بر اشرار مسلطند و برای جباران فتنه انگیزند و برای حكمرانان مرگ آفرین اینان در سواد كوفه (یعنی: در عراق) آشكار می گردند.



[ صفحه 442]



«یقدمهم رجل أسود اللون و القلب رث الدین، لاخلاق له، مهجن زنیم، عتل تداولته أیدی العواهر من الأمهات، من شر نسل لا سقاها الله المطر فی سنة اظهار غیبة المتغیب من ولدی صاحب الرایة الحمراء و العلم الأخضر».

سركرده ی آنها مردی است سیاه چهره و سیاه دل، بی دین، بی اصل و نسب، پست فطرت، از نظر حق افتاده و ستمگری بی نظیر و جفاكار و بدخوی كه در دامن مادرانی بدكار و نابكار و زناكار بزرگ شده و از بدترین نسلها پدید آمده، خداوند باران رحمتش را از ایشان باز دارد. در سال غیبت كبرای فرزند غایبم ظاهر شود. [1] صاحب پرچم سرخ و علم سبز است.

وه! كه عجب روزی است برای نومیدان آن روز میان دو شهر «انبار» و «هیت» [2] آن روز، روز مصیبت بزرگ برای (اكراد) و مردم پست نهادی است كه به هلاكت می رسند. روز ویرانی كاخ فرعونها، و جایگاه ستمگران و پناهگاه فرمانروایان ظالم است روزی است كه مادر شهرها و هم ردیف شهر عاد (یا شهر ننگ) كه سر منشأ همه ی بدبختیها و مفاسد است ویران می شود، وای عمر بن سعد به پروردگار علی سوگند كه آن شهر بغداد است.

ای لعنت خدا بر گنه كاران بنی امیه و بنی عباس، آن مردمان خیانت پیشه ای كه پاكان از فرزندان مرا می كشند و حق مرا درباره ی آنها ملاحظه نمی كنند و در كارهایی كه نسبت به حریم من روا می دارند از خدا نمی ترسند. همانا روزی در انتظار بنی عباس است بسیار سخت و طاقت فرسا كه در آن روز همچون زن باردار به وقت زائیدن فریاد برآورند و ناله سر دهند.

وای، بر پیروان فرزندان عباس از جنگی كه در فاصله ی «نهاوند» و «دینور» روی می دهد و آن جنگ، جنگ فقراء و تهیدستان شیعه علی است كه به پیش آهنگی



[ صفحه 443]



مردی از «همدان» كه نام او نام پیغمبری است صورت خواهد گرفت.

او دارای اندامی معتدل، و اخلاقی نیكو، و رنگی با طراوت، است كه صدای ترس آوری دارد (فی صوته ضجاج) و در بعضی از نسخه ها است كه: له فی صوته ضحك یعنی: در وقت سخن گفتن بر لب تبسم دارد، و مژگانهایش دراز و یا انبوه و گردنش بلند یا پهن، و میان دندانهای پیشینش از هم باز و جداست هنگامی كه بر مركب سوار شود مانند ماه شب چهاردهی است كه در تاریكی بدرخشد، و در نسخه ی دیگری است كه مانند شب چهاردهی است كه از زیر ابر درآمده باشد.

لشكریان او بهترین جمعیتهایی هستند كه با دلی پاك، به دین خدا پناه برده و به خدا گرویده و به آن دین، به خدا تقرب جسته اند، آن دلاوران قهرمانانی از عرب هستند كه در آن روز با كراهت به جنگ می پیوندند [3] و خود را به آن جنگ سخت و شكننده می رسانند و با دشمنان می جنگند و شكست و گریز، برای دشمنان آنهاست كه جز درماندگی و بدبختی راهی ندارند و آن روز برای دشمن روز مصیبت و بیچارگی است. [4] .

این حدیث شریف كه نمونه ای از اخبار غیبیه ی امیرمؤمنان علیه السلام است بیانگر وقوع برخی از حوادث ناگوار در طول سالهای نزدیك به ظهور حضرت ولی عصر -ارواحنا له الفداء- و نشانگر تجدید دولت بنی العباس، قبل از قیام حضرت مهدی علیه السلام در «بغداد» است.


[1] خواننده ي عزيز عبارت متن عربي حديث «لا سقاها الله المطر في سنة اظهار غيبة المتغيب من ولدي بود) كه ما آنگونه كه ملاحظه نموديد ترجمه كرديم و شما مي توانيد هرگونه كه مايل بوديد عبارت را ترجمه كنيد ولي بايد توجه داشته باشيد كه اين علامات از علائم قيام است نه از علائم ظهور.

[2] انبار و هيت، از شهرهاي عراق است كه سابقا از شهرهاي معروف ايران بوده و در نزديكيهاي بغداد واقع شده است.

[3] از اين عبارت بخوبي معلوم مي شد كه: «جنگ» جنگي تحميلي است.

[4] بحارالانوار ج 52 ص 227-226 و غيبت نعماني ص 147 باب 10 حديث 5 ط- صدوق.